-
غزل 133 _ صوفی نهاد دام
شنبه 31 خرداد 1399 11:53
دکلمه غزل صوفی نهاد دام با صدای نسرین محمدی صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد بنیاد مکر با فلک حقه باز کرد بازی چرخ بشکندش بیضه در کلاه زیرا که عرض شعبده با اهل راز کرد ساقی بیا که شاهد رعنای صوفیان دیگر به جلوه آمد و آغاز ناز کرد این مطرب از کجاست که ساز عراق ساخت و آهنگ بازگشت به راه حجاز کرد ای دل بیا که ما به پناه...
-
غزل 132 - به آب روشن می
جمعه 9 خرداد 1399 16:06
دکلمه غزل به آب روشن می با صدای نسرین محمدی به آب روشن می عارفی طهارت کرد علی الصباح که میخانه را زیارت کرد همین که ساغر زرین خور نهان گردید هلال عید به دور قدح اشارت کرد خوشا نماز و نیاز کسی که از سر درد به آب دیده و خون جگر طهارت کرد امام خواجه که بودش سر نماز دراز به خون دختر رز خرقه را قصارت کرد دلم ز حلقه زلفش به...
-
غزل 131- بیا که ترک فلک
یکشنبه 14 اردیبهشت 1399 11:18
دکلمه غزل بیا که ترک فلک با صدای نسرین محمدی بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد هلال عید به دور قدح اشارت کرد ثواب روزه و حج قبول آن کس برد که خاک میکده عشق را زیارت کرد مقام اصلی ما گوشه خرابات است خداش خیر دهاد آن که این عمارت کرد بهای باده چون لعل چیست جوهر عقل بیا که سود کسی برد کاین تجارت کرد نماز در خم آن ابروان...
-
غزل 130 - سحر بلبل
یکشنبه 24 فروردین 1399 15:06
دکلمه غزل سحر بلبل با صدای نسرین محمدی سحر بلبل حکایت با صبا کرد که عشق روی گل با ما چهها کرد از آن رنگ رخم خون در دل افتاد وز آن گلشن به خارم مبتلا کرد غلام همت آن نازنینم که کار خیر بی روی و ریا کرد من از بیگانگان دیگر ننالم که با من هر چه کرد آن آشنا کرد گر از سلطان طمع کردم خطا بود ور از دلبر وفا جستم جفا کرد...
-
غزل 129 - اگر نه باده
چهارشنبه 6 فروردین 1399 16:08
دکلمه غزل اگر نه باده با صدای نسرین محمدی اگر نه باده غم دل ز یاد ما ببرد نهیب حادثه بنیاد ما ز جا ببرد اگر نه عقل به مستی فروکشد لنگر چگونه کشتی از این ورطه بلا ببرد فغان که با همه کس غایبانه باخت فلک که کس نبود که دستی از این دغا ببرد گذار بر ظلمات است خضر راهی کو مباد کآتش محرومی آب ما ببرد دل ضعیفم از آن میکشد به...
-
غزل 128 - نیست در شهر نگاری
سهشنبه 13 اسفند 1398 22:04
دکلمه غزل نیست در شهر نگاری با صدای نسرین محمدی نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد بختم ار یار شود رختم از این جا ببرد کو حریفی کش سرمست که پیش کرمش عاشق سوخته دل نام تمنا ببرد باغبانا ز خزان بیخبرت میبینم آه از آن روز که بادت گل رعنا ببرد رهزن دهر نخفتهست مشو ایمن از او اگر امروز نبردهست که فردا ببرد در خیال این همه...
-
غزل 127 - روشنی طلعت تو
چهارشنبه 23 بهمن 1398 18:51
دکلمه غزل روشنی طلعت تو با صدای نسرین محمدی روشنی طلعت تو ماه ندارد پیش تو گل رونق گیاه ندارد گوشه ابروی توست منزل جانم خوشتر از این گوشه پادشاه ندارد تا چه کند با رخ تو دود دل من آینه دانی که تاب آه ندارد شوخی نرگس نگر که پیش تو بشکفت چشم دریده ادب نگاه ندارد دیدم و آن چشم دل سیه که تو داری جانب هیچ آشنا نگاه ندارد...
-
غزل 126 - جان بی جمال جانان
چهارشنبه 25 دی 1398 11:51
دکلمه غزل جان بی جمال جانان با صدای نسرین محمدی جان بی جمال جانان میل جهان ندارد هر کس که این ندارد حقا که آن ندارد با هیچ کس نشانی زان دلستان ندیدم یا من خبر ندارم یا او نشان ندارد هر شبنمی در این ره صد بحر آتشین است دردا که این معما شرح و بیان ندارد سرمنزل فراغت نتوان ز دست دادن ای ساروان فروکش کاین ره کران ندارد...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 15 دی 1398 13:56
بادرود ، دوستان و همراهان فرهیخته از استاد علی شالچیان ناظر _محقق و مترجم کتاب فصوص الحکم (اثر محی الدین ابن عربی) _ اثر ارزشمند دیگری به نام کتاب"سلوک ما" به چاپ رسیده است که دفاعی مستند و مستدل از عرفان و روش عرفانی است . برای اطلاعات بیشتر به سایت زیر مراجعه فرمایید : https://soloukema.blogsky.com/
-
غزل 125 - شاهد آن نیست
یکشنبه 8 دی 1398 14:23
دکلمه غزل شاهد آن نیست با صدای نسرین محمدی شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد بنده طلعت آن باش که آنی دارد شیوه حور و پری گر چه لطیف است ولی خوبی آن است و لطافت که فلانی دارد چشمه چشم مرا ای گل خندان دریاب که به امید تو خوش آب روانی دارد گوی خوبی که برد از تو که خورشید آن جا نه سواریست که در دست عنانی دارد دل نشان شد...
-
غزل 124 - آنکه از سنبل او
سهشنبه 12 آذر 1398 12:22
دکلمه غزل آنکه از سنبل او با صدای نسرین محمدی آن که از سنبل او غالیه تابی دارد باز با دلشدگان ناز و عتابی دارد از سر کشته خود میگذری همچون باد چه توان کرد که عمر است و شتابی دارد ماه خورشید نمایش ز پس پرده زلف آفتابیست که در پیش سحابی دارد چشم من کرد به هر گوشه روان سیل سرشک تا سهی سرو تو را تازهتر آبی دارد غمزه شوخ...
-
غزل 123 - مطرب عشق
سهشنبه 9 مهر 1398 11:39
دکلمه غزل مطرب عشق با صدای نسرین محمدی مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد نقش هر نغمه که زد راه به جایی دارد عالم از ناله عشاق مبادا خالی که خوش آهنگ و فرح بخش هوایی دارد پیر دردی کش ما گر چه ندارد زر و زور خوش عطابخش و خطاپوش خدایی دارد محترم دار دلم کاین مگس قندپرست تا هواخواه تو شد فر همایی دارد از عدالت نبود دور گرش...
-
غزل 122 - هر آنکه جانب اهل خدا
سهشنبه 26 شهریور 1398 16:14
دکلمه غزل هر آنکه جانب اهل خدا با صدای نسرین محمدی هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد خداش در همه حال از بلا نگه دارد حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست که آشنا سخن آشنا نگه دارد دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای فرشتهات به دو دست دعا نگه دارد گرت هواست که معشوق نگسلد پیمان نگاه دار سر رشته تا نگه دارد صبا بر آن سر زلف ار...
-
غزل 121 - هر آن کو خاطر مجموع
چهارشنبه 6 شهریور 1398 12:05
دکلمه غزل هر آن کو خاطر مجموع با صدای نسرین محمدی هر آن کو خاطر مجموع و یار نازنین دارد سعادت همدم او گشت و دولت همنشین دارد حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد دهان تنگ شیرینش مگر ملک سلیمان است که نقش خاتم لعلش جهان زیر نگین دارد لب لعل و خط مشکین چو آنش هست و اینش هست بنازم...
-
غزل 120 - بتی دارم
دوشنبه 28 مرداد 1398 14:00
دکلمه غزل بتی دارم با صدای نسرین محمدی بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایه بان دارد بهار عارضش خطی به خون ارغوان دارد غبار خط بپوشانید خورشید رخش یا رب بقای جاودانش ده که حسن جاودان دارد چو عاشق میشدم گفتم که بردم گوهر مقصود ندانستم که این دریا چه موج خون فشان دارد ز چشمت جان نشاید برد کز هر سو که میبینم کمین از گوشهای...
-
غزل 119 - دلی که غیب نمای است
سهشنبه 22 مرداد 1398 18:49
دکلمه غزل دلی که غیب نمای است با صدای نسرین محمدی دلی که غیب نمای است و جام جم دارد ز خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد به خط و خال گدایان مده خزینه دل به دست شاهوشی ده که محترم دارد نه هر درخت تحمل کند جفای خزان غلام همت سروم که این قدم دارد رسید موسم آن کز طرب چو نرگس مست نهد به پای قدح هر که شش درم دارد زر از بهای می...
-
غزل 118 - آن کس که به دست جام دارد
یکشنبه 13 مرداد 1398 10:28
دکلمه غزل آن کس که به دست جام دارد با صدای نسرین محمدی آن کس که به دست جام دارد سلطانی جم مدام دارد آبی که خضر حیات از او یافت در میکده جو که جام دارد سررشته جان به جام بگذار کاین رشته از او نظام دارد ما و می و زاهدان و تقوا تا یار سر کدام دارد بیرون ز لب تو ساقیا نیست در دور کسی که کام دارد نرگس همه شیوههای مستی از...
-
غزل 117 - دل ما به دور رویت
دوشنبه 31 تیر 1398 13:22
دکلمه غزل دل ما به دور رویت با صدای نسرین محمدی دل ما به دور رویت ز چمن فراغ دارد که چو سرو پایبند است و چو لاله داغ دارد سر ما فرونیاید به کمان ابروی کس که درون گوشه گیران ز جهان فراغ دارد ز بنفشه تاب دارم که ز زلف او زند دم تو سیاه کم بها بین که چه در دماغ دارد به چمن خرام و بنگر بر تخت گل که لاله به ندیم شاه ماند...
-
غزل 116 - کسی که حسن و خط دوست در نظر دارد
یکشنبه 23 تیر 1398 12:41
دکلمه غزل کسی که حسن و خط دوست در نظر دارد با صدای نسرین محمدی کسی که حسن و خط دوست در نظر دارد محقق است که او حاصل بصر دارد چو خامه در ره فرمان او سر طاعت نهادهایم مگر او به تیغ بردارد کسی به وصل تو چون شمع یافت پروانه که زیر تیغ تو هر دم سری دگر دارد به پای بوس تو دست کسی رسید که او چو آستانه بدین در همیشه سر دارد...
-
غزل 115 - درخت دوستی بنشان
دوشنبه 10 تیر 1398 13:39
دکلمه غزل درخت دوستی بنشان با صدای نسرین محمدی درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد نهال دشمنی برکن که رنج بیشمار آرد چو مهمان خراباتی به عزت باش با رندان که درد سر کشی جانا گرت مستی خمار آرد شب صحبت غنیمت دان که بعد از روزگار ما بسی گردش کند گردون بسی لیل و نهار آرد عماری دار لیلی را که مهد ماه در حکم است خدا را در...
-
غزل 114 - همای اوج سعادت
دوشنبه 30 اردیبهشت 1398 08:53
دکلمه غزل همای اوج سعادت با صدای نسرین محمدی همای اوج سعادت به دام ما افتد اگر تو را گذری بر مقام ما افتد حباب وار براندازم از نشاط کلاه اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد شبی که ماه مراد از افق شود طالع بود که پرتو نوری به بام ما افتد به بارگاه تو چون باد را نباشد بار کی اتفاق مجال سلام ما افتد چو جان فدای لبش شد خیال...
-
غزل 113 - بنفشه دوش
دوشنبه 16 اردیبهشت 1398 15:03
دکلمه غزل بنفشه دوش با صدای نسرین محمدی بنفشه دوش به گل گفت و خوش نشانی داد که تاب من به جهان طره فلانی داد دلم خزانه اسرار بود و دست قضا درش ببست و کلیدش به دلستانی داد شکسته وار به درگاهت آمدم که طبیب به مومیایی لطف توام نشانی داد تنش درست و دلش شاد باد و خاطر خوش که دست دادش و یاری ناتوانی داد برو معالجه خود کن ای...
-
غزل 112 - آن که رخسار تو را
سهشنبه 3 اردیبهشت 1398 14:36
دکلمه غزل آن که رخسار تو را با صدای نسرین محمدی آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد صبر و آرام تواند به من مسکین داد وان که گیسوی تو را رسم تطاول آموخت هم تواند کرمش داد من غمگین داد من همان روز ز فرهاد طمع ببریدم که عنان دل شیدا به لب شیرین داد گنج زر گر نبود کنج قناعت باقیست آن که آن داد به شاهان به گدایان این داد...
-
غزل 111 - عکس روی تو
یکشنبه 25 فروردین 1398 14:42
دکلمه غزل عکس روی تو با صدای نسرین محمدی عکس روی تو چو در آینه جام افتاد عارف از خنده می در طمع خام افتاد حسن روی تو به یک جلوه که در آینه کرد این همه نقش در آیینه اوهام افتاد این همه عکس می و نقش نگارین که نمود یک فروغ رخ ساقیست که در جام افتاد غیرت عشق زبان همه خاصان ببرید کز کجا سر غمش در دهن عام افتاد من ز مسجد به...
-
غزل 110 - پیرانه سرم
دوشنبه 12 فروردین 1398 18:38
دکلمه غزل پیرانه سرم با صدای نسرین محمدی پیرانه سرم عشق جوانی به سر افتاد وان راز که در دل بنهفتم به درافتاد از راه نظر مرغ دلم گشت هواگیر ای دیده نگه کن که به دام که درافتاد دردا که از آن آهوی مشکین سیه چشم چون نافه بسی خون دلم در جگر افتاد از رهگذر خاک سر کوی شما بود هر نافه که در دست نسیم سحر افتاد مژگان تو تا تیغ...
-
غزل 109 - دیر است که دلدار
یکشنبه 26 اسفند 1397 11:46
دکلمه غزل دیر است که دلدار با صدای نسرین محمدی دیر است که دلدار پیامی نفرستاد ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد صد نامه فرستادم و آن شاه سواران پیکی ندوانید و سلامی نفرستاد سوی من وحشی صفت عقل رمیده آهو روشی کبک خرامی نفرستاد دانست که خواهد شدنم مرغ دل از دست وز آن خط چون سلسله دامی نفرستاد فریاد که آن ساقی شکر لب سرمست...
-
غزل 108 - خسروا گوی فلک
سهشنبه 7 اسفند 1397 15:40
دکلمه غزل خسروا گوی فلک با صدای نسرین محمدی خسروا گوی فلک در خم چوگان تو باد ساحت کون و مکان عرصه میدان تو باد زلف خاتون ظفر شیفته پرچم توست دیده فتح ابد عاشق جولان تو باد ای که انشاء عطارد صفت شوکت توست عقل کل چاکر طغرا کش دیوان تو باد طیره جلوه طوبی قد چون سرو تو شد غیرت خلد برین ساحت بستان تو باد نه به تنها حیوانات...
-
غزل 107 - حسن تو
چهارشنبه 1 اسفند 1397 11:35
دکلمه غزل حسن تو با صدای نسرین محمدی حسن تو همیشه در فزون باد رویت همه ساله لاله گون باد اندر سر ما خیال عشقت هر روز که باد در فزون باد هر سرو که در چمن درآید در خدمت قامتت نگون باد چشمی که نه فتنه تو باشد چون گوهر اشک غرق خون باد چشم تو ز بهر دلربایی در کردن سحر ذوفنون باد هر جا که دلی است در غم تو بی صبر و قرار و بی...
-
غزل 106 - تنت به ناز طبیبان
سهشنبه 23 بهمن 1397 15:31
دکلمه غزل تنت به ناز طبیبان با صدای نسرین محمدی تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد وجود نازکت آزرده گزند مباد سلامت همه آفاق در سلامت توست به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد جمال صورت و معنی ز امن صحت توست که ظاهرت دژم و باطن ات نژند مباد در این چمن چو درآید خزان به یغمایی رهش به سرو سهی قامت بلند مباد در آن بساط که حسن تو...
-
غزل 105 - صوفی ار باده به اندازه خورد
سهشنبه 16 بهمن 1397 16:16
دکلمه غزل صوفی ار باده به اندازه خورد با صدای نسرین محمدی صوفی ار باده به اندازه خورد نوشش باد ورنه اندیشه این کار فراموشش باد آنکه یک جرعه می از دست تواند دادن دست با شاهد مقصود در آغوشش باد پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت آفرین بر نظر پاک خطا پوشش باد شاه ترکان سخن مدعیان می شنود شرمی از مظلمه خون سیاووشش باد گرچه از...