دکلمه غزلیات حضرت حافظ

در این وبلاگ دکلمه غزلیات حضرت حافظ به دوستداران آن حضرت تقدیم می گردد. غزل ها در آپارات و یوتیوب هم بارگذاری می شود.

دکلمه غزلیات حضرت حافظ

در این وبلاگ دکلمه غزلیات حضرت حافظ به دوستداران آن حضرت تقدیم می گردد. غزل ها در آپارات و یوتیوب هم بارگذاری می شود.

غزل 159 - نقد صوفی

دکلمه غزل نقد صوفی با صدای نسرین محمدی 


نقد صوفی نه همه صافی بی‌غش باشد
ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد

صوفی ما که ز ورد سحری مست شدی
شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد

خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد

خط ساقی گر از این گونه زند نقش بر آب
ای بسا رخ که به خونابه منقش باشد

ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد

غم دنیای دنی چند خوری باده بخور
حیف باشد دل دانا که مشوش باشد

دلق و سجاده حافظ ببرد باده فروش
گر شرابش ز کف ساقی مه وش باشد

غزل 133 _ صوفی نهاد دام

دکلمه غزل صوفی نهاد دام با صدای نسرین محمدی 



صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد 

بنیاد مکر با فلک حقه باز کرد

بازی چرخ بشکندش بیضه در کلاه

 زیرا که عرض شعبده با اهل راز کرد

ساقی بیا که شاهد رعنای صوفیان

 دیگر به جلوه آمد و آغاز ناز کرد

این مطرب از کجاست که ساز عراق ساخت

 و آهنگ بازگشت به راه حجاز کرد

ای دل بیا که ما به پناه خدا رویم

 زآنچ آستین کوته و دست دراز کرد

صنعت مکن که هر که محبت نه راست باخت

 عشقش به روی دل در معنی فراز کرد

فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید

 شرمنده ره روی که عمل بر مجاز کرد

ای کبک خوش خرام کجا می‌روی بایست

 غره مشو که گربه زاهد نماز کرد

حافظ مکن ملامت رندان که در ازل

 ما را خدا ز زهد ریا بی‌نیاز کرد

 
 

غزل 007- صوفی بیا

 دکلمه غزل صوفی بیا با صدای نسرین محمدی

 

صوفی بیا که آینه صافیست جام را
تا بنگری صفای می لعل فام را

راز درون پرده ز رندان مست پرس
کاین حال نیست زاهد عالی مقام را

عنقا شکار کس نشود دام بازچین
کان جا همیشه باد به دست است دام را

در بزم دور یک دو قدح درکش و برو
یعنی طمع مدار وصال دوام را

ای دل شباب رفت و نچیدی گلی ز عیش
پیرانه سر مکن هنری ننگ و نام را

در عیش نقد کوش که چون آبخور نماند
آدم بهشت روضه دارالسلام را

ما را بر آستان تو بس حق خدمت است
ای خواجه بازبین به ترحم غلام را

حافظ مرید جام می است ای صبا برو
وز بنده بندگی برسان شیخ جام را