دکلمه غزل الا یا ایها الساقی با صدای نسرین محمدی
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
به بوی نافهای کاخر صبا زان طره بگشاید
ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل ها
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
جرس فریاد میدارد که بربندید محمل ها
به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
که سالک بیخبر نبود ز راه و رسم منزل ها
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حال ما سبک باران ساحل ها
همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر
نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل ها
حضوری گر همی خواهی از او غایب مشو حافظ
متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها
صدای آسمانی و بسیار عالی دارید و از شنیدن دکلمه هایتان لذت بردم. همیشه موفق و پیروز باشید.
بسیار سپاسگزارم . نظر لطفتان است .
سلام روز به خیر، بسیار دکلمه های خوبی است. مشمول دعاهای حضرت حافظ باشید.
بسیار ممنون و سپاسگزارم استاد گرانقدر .