دکلمه غزل کنون که بر کف گل با صدای نسرین محمدی
کنون که بر کف گل جام باده صاف است به صد هزار زبان بلبلش در اوصافست
بخواه دفتر اشعار و راه صحرا گیر چه وقت مدرسه و بحث کشف کشافست
فقیه مدرسه دی مست بود و فتوا داد که می حرام ولی به ز مال اوقافست
به درد و صاف تو را حکم نیست خوش درکش که هرچه ساقی ما کرد عین الطافست
ببر ز خلق و چو عنقا قیاس کار بگیر که صیت گوشه نشینان ز قاف تا قافست
حدیث مدعیان و خیال همکاران همان حکایت زردوز و بوریا بافست
خموش حافظ و این نکته های جون زر سرخ نگاهدار که قلاب شهر صرافست
خموش حافظ و این نکته های جون زر سرخ / نگاهدار که قلاب شهر صرافست . بسیار دلنشین بود و شما هم دلنشین ارائه کردید. دلتان نورانی
ممنون از همراهی و دعای خیر شما