دکلمه غزل دوش از مسجد با صدای نسرین محمدی
دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما
ما مریدان روی سوی قبله چون آریم چون
روی سوی خانه خمار دارد پیر ما
در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم
کاین چنین رفتهست در عهد ازل تقدیر ما
عقل اگر داند که دل در بند زلفش چون خوش است
عاقلان دیوانه گردند از پی زنجیر ما
روی خوبت آیتی از لطف بر ما کشف کرد
زان زمان جز لطف و خوبی نیست در تفسیر ما
با دل سنگینت آیا هیچ درگیرد شبی
آه آتشناک و سوز سینه شبگیر ما
تیر آه ما ز گردون بگذرد حافظ خموش
رحم کن بر جان خود پرهیز کن از تیر ما
عالی بود عالی بهار جان خیلی گلی حظ کردم
ممنونم عزیز مهربانم
عر حافظ همه بیت الغزل معرفت است/آفرین بر نفس دلکش و لطف سخنش. با سلام و عرض خسته نباشیدو فوق العاده بود.
خیلی ممنونم