دکلمه غزلیات حضرت حافظ

در این وبلاگ دکلمه غزلیات حضرت حافظ به دوستداران آن حضرت تقدیم می گردد. غزل ها در آپارات و یوتیوب هم بارگذاری می شود.

دکلمه غزلیات حضرت حافظ

در این وبلاگ دکلمه غزلیات حضرت حافظ به دوستداران آن حضرت تقدیم می گردد. غزل ها در آپارات و یوتیوب هم بارگذاری می شود.

غزل 143 - سالها دل طلب

دکلمه غزل سالها دل طلب با صدای نسرین محمدی 


سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد
وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد

گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است
طلب از گمشدگان لب دریا می‌کرد

مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش
کو به تأیید نظر حل معما می‌کرد

دیدمش خرم و خندان قدح باده به دست
و اندر آن آینه صد گونه تماشا می‌کرد

گفتم این جام جهان بین به تو کی داد حکیم
گفت آن روز که این گنبد مینا می‌کرد

بی دلی در همه احوال خدا با او بود
او نمی‌دیدش و از دور خدا را می‌کرد

این همه شعبده خویش که می‌کرد این جا
سامری پیش عصا و ید بیضا می‌کرد

گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند
جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد

فیض روح القدس ار باز مدد فرماید
دیگران هم بکنند آن چه مسیحا می‌کرد

گفتمش سلسله زلف بتان از پی چیست
گفت حافظ گله‌ای از دل شیدا می‌کرد

غزل 142 - دوستان دختر رز

دکلمه غزل دوستان دختر رز با صدای نسرین محمدی 


دوستان دختر رز توبه ز مستوری کرد
شد سوی محتسب و کار به دستوری کرد
 
آمد از پرده به مجلس عرقش پاک کنید
تا نگویند حریفان که چرا دوری کرد
 
مژدگانی بده ای دل که دگر مطرب عشق
راه مستانه زد و چاره مخموری کرد
 
نه به هفت آب که رنگش به صد آتش نرود
آن چه با خرقه زاهد می انگوری کرد
 
غنچه گلبن وصلم ز نسیمش بشکفت
مرغ خوشخوان طرب از برگ گل سوری کرد
 
حافظ افتادگی از دست مده زان که حسود
عرض و مال و دل و دین در سر مغروری کرد
 
〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰

غزل 141 - دیدی ای دل

دکلمه غزل دیدی ا ی دل با صدای نسرین محمدی


دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد
 
آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت
آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد
 
اشک من رنگ شفق یافت ز بی‌مهری یار
طالع بی‌شفقت بین که در این کار چه کرد
 
برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر
وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کرد
 
ساقیا جام می‌ام ده که نگارنده غیب
نیست معلوم که در پرده اسرار چه کرد
 
آن که پرنقش زد این دایره مینایی
کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد
 
فکر عشق آتش غم در دل حافظ زد و سوخت
یار دیرینه ببینید که با یار چه کرد
 
〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰

غزل 140 - دلبر برفت

دکلمه غزل دلبر برفت با صدای نسرین محمدی 


    دلبر  برفت و دلشدگان را خبر نکرد
یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد
 
یا بخت من طریق مروت فرو گذاشت
یا او به شاهراه طریقت گذر نکرد
 
گفتم مگر به گریه دلش مهربان کنم
چون سخت بود در دل سنگش اثر نکرد
 
شوخی مکن که مرغ دل بی‌قرار من
سودای دام عاشقی از سر به درنکرد
 
هر کس که دید روی تو بوسید چشم من
کاری که کرد دیده من بی نظر نکرد
 
من ایستاده تا کنمش جان فدا چو شمع
او خود گذر به ما چو نسیم سحر نکرد
 
〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰         

غزل 139 - رو بر رهش نهادم

دکلمه غزل رو بر رهش نهادم با صدای نسرین محمدی 

رو بر رهش نهادم و بر من گذر نکرد
صد لطف چشم داشتم و یک نظر نکرد

سیل سرشک ما ز دلش کین به درنبرد
در سنگ خاره قطره باران اثر نکرد

یا رب تو آن جوان دلاور نگاه دار
کز تیر آه گوشه نشینان حذر نکرد

ماهی و مرغ دوش ز افغان من نخفت
وان شوخ دیده بین که سر از خواب برنکرد

می‌خواستم که میرمش اندر قدم چو شمع
او خود گذر به ما چو نسیم سحر نکرد

جانا کدام سنگ‌دل بی‌کفایت است
کو پیش زخم تیغ تو جان را سپر نکرد

کلک زبان بریده حافظ در انجمن
با کس نگفت راز تو تا ترک سر نکرد